قدیمی 18-04-2010, 01:30 AM   #1
Ehsan
(کاربر فعال)
 
Ehsan آواتار ها
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 55
Ehsan به Yahoo ارسال پیام
Newsmall تورم

برخلاف دیدگاهی که در ایران غالب است، مکاتب گوناگون اقتصادی درباره علت اصلی تورم اختلاف نظر دارند و به همین دلیل سیاست های متفاوتی را برای مقابله با آن پیشنهاد می کنند. در آنچه می خوانید من بخش هایی از کتاب «تیوری کلان مابعد کینزیون» نوشته پروفسور پاول دیویدسون، 1994، صفحات 151 - 146 را با ترجمه آزاد ارایه می دهم.

● دیدگاه پول باوران
این دیدگاه به طور عمده براساس پژوهش های میلتون فریدمن استوار است که معتقد بود «تورم همیشه و همه جا یک پدیده پولی است». اساس این ادعا هم این معادله مبادله است که؛ mv=py
در این معادله m عرضه پول، y هم تولید ناخالص داخلی، p هم معیاری از قیمت کالاها وخدمات در اقتصاد و v هم سرعت گردش پول است.
از دیدگاه پول باوران تورم وقتی و تنها وقتی اتفاق می افتد که نرخ رشد عرضه پول از نرخ رشد اقتصاد بیشتر باشد. البته این دیدگاه بر این باور است که سرعت گردش پول نه فقط مستقل از این رابطه تعیین می شود بلکه در کوتاه مدت نیز باثبات است. تولید ناخالص داخلی نیز اگر در سطح اشتغال کامل نباشد به آن سو تمایل دارد و ثابت فرض می شود. در نتیجه هرگونه افزایشی که در عرضه پول اتفاق بیفتد موجب می شود سطح قیمت ها افزایش یابد. سیاست پیشنهادی برای کنترل تورم نیز کنترل عرضه پول- یا نقدینگی- در اقتصاد است.

● کینزباوران نیوکلاسیک
نظام اولیه کینزی یعنی منحنی های is-lm هیچ رابطه یی برای تعیین قیمت نداشت. مبادلات اولیه کینزی بر این پیش گزاره استوار بود که میزان پولی مزد ثابت است و تغییرات قیمت نیز در سطوح قبل از اشتغال کامل به خاطر بازده نزولی صورت می گیرد. نظر به اینکه در اقتصادهای صنعتی، مقوله بازده نزولی چندان مهم نیست، می توان به اشاره گذشت که مدل اقتصادی کینزی قدیمی به واقع مدل های فاقد تورم است. یعنی تا سطح اشتغال کامل به خاطر پیش گزاره یی که شکل عرضه کل را مشخص می کند، با افزایش قیمت ها روبه رو نخواهیم بود. وقتی اقتصاد به اشتغال کامل می رسد، هرگونه افزایشی در تقاضای کل، موجب افزایش قیمت ها خواهد شد.
در سال 1958 شواهد آماری نادرستی این دیدگاه غیرهوشمندانه کینزی اولیه را اثبات کرد. در آن سال قیمت های مصرف کننده 7/2 درصد افزایش یافت و میزان بیکاری نیز از 3/4 درصد به 8/6 درصد ثابت افزایش یافت. ماهیت غیرعادی این رکود اقتصادی با رکودهای دیگر اقتصادی پس از جنگ دوم جهانی، برای نمونه سال های 1954-1949 که در طول این دوره همراه با کاهش میزان بیکاری، سطح قیمت ها یا ثابت ماند یا اندکی کاهش یافت. تجربه سال 1958 موجب شد کینزگرایان نیوکلاسیک به دنبال توضیحات تازه یی باشند که چه شده است که با وجود افزایش بیکاری، سطح قیمت ها نیز افزایش یافته است. از خوش شانسی شان در همین سال فیلیپس مقاله معروفش را منتشر کرد که نشان داد بین نرخ تغییر در میزان پولی مزد و میزان بیکاری یک رابطه معکوس وجود دارد. از آنجایی که تغییر در بیکاری به تغییر در سطح تولید ناخالص داخلی ربط پیدا می کند و تغییر در میزان پولی مزد هم می تواند به تورم مربوط باشد، پژوهش فیلیپس یک توضیح «رضایت بخشی» از تورم ارایه کرد. در سال 1960 کینزگرایان نیوکلاسیک سامویلسون و سولو در بررسی شان شواهد بیشتری در تایید رابطه فیلیپس منتشر کردند. سال 1970 برای این گروه از کینزگرایان سال بدی بود چون آمارهای موجود خبر از پیدایش منحنی فیلیپس با شیب مثبت می داد یعنی به جای اینکه تورم و بیکاری درجهت متفاوت تغییر کنند، بیکاری بیشتر با تورم بیشتر همزمان شد. کینزگرایان اعلام کردند معادله فیلیپس دیگر ضمانت اجرایی ندارد و ناتوان از توضیح تورم افزاینده، دیدگاه این گروه از کینزگرایان بی اعتبار شد.
گفتن دارد که زمینه بی اعتبار شدن این نظریه با پژوهش های میلتون فریدمن پایه گذاری شده بود. به عقیده فریدمن همین که کارگران به این باور برسند که احتمال دارد در آینده تورم افزایش یابد، این انتظار تورمی در تقاضایشان برای افزایش مزد منعکس می شود. به عقیده فریدمن منحنی درازمدت فیلیپس به واقع در سطح نرخ بیکاری طبیعی، یک خط عمودی است و اگر سیاست پردازان بخواهند براساس منحنی کوتاه مدت فیلیپس بیکاری را با تورم تاخت بزنند، نتیجه اش بیشتر شدن انتظارات تورمی شده و سطح بالاتری از بیکاری را ضروری می سازد تا بتوان جلوی تقاضای کارگران برای افزایش مساله ساز مزد پولی را گرفت. با رابطه مثبتی که بین بیکاری و تورم در سال های 1970 به دست آمد، پیش گزاره فریدمن درباره نرخ طبیعی بیکاری اثبات شد و به عوض منحنی فیلیپس به صورتی که مورد بهره برداری کینزگرایان نیوکلاسیک قرار می گرفت از حیز انتفاع افتاد.

دیدگاه مابعد کینزیون
مابعد کینزیون شکلی از ادعای اساسی فریدمن که تورم پدیده یی پولی است را می پذیرند. به عقیده مابعد کینزیون تورم فقط در اقتصادی اتفاق می افتد که در آن از پول و قراردادهای پولی برای ساماندهی تولید و مبادله استفاده می شود. در نتیجه، تورم همیشه نتیجه کوشش برای تغییر در توزیع درآمدهای پولی موجود در یک کشور یا درمیان مناطق مختلف و حتی در سطح بین المللی است. به سخن دیگر، تورم نشانه مبارزه بر سر توزیع درآمدهاست. در1970 واینتراب یک سیاست زیرکانه ضدتورمی هم تدوین کرد که به اختصار آن راtip یا یک سیاست درآمدی براساس مالیات نامید.
__________________
احسان سايري
Ehsan آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
تورم, تیوری کلان مابعد کینزیون, روزنامه اعتماد


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code هست فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
کد HTML غیر فعال است

انتخاب سریع یک انجمن

War Dreams    Super Perfect Body    Scary Nature    Lovers School    Winner Trick    Hi Psychology    Lose Addiction    Survival Acts    The East Travel    Near Future Tech    How Cook Food    Wonderful Search    Discommend

Book Forever    Electronic 1    Science Doors    The Perfect Offers    Trip Roads    Travel Trip Time    Best Games Of    Shop Instrument    Allowedly


All times are GMT. The time now is 12:55 PM.


کپی رایت © 1388 . کلیه حقوق برای وبگاه حرف روز محفوظ است