نمایش پست تنها
قدیمی 19-12-2010, 08:04 PM   #1
kormdin
(کاربر تازه وارد)
 
تاریخ عضویت: Dec 2010
محل سکونت: قزوین
نوشته ها: 1
Smilew برخی اصطلاحات مالی

حسابداري دولتي :(Govermental Accounting)
عبارت است از كليه عمليات مربوط به تجزيه وتحليل ، ثبت ، طبقه بندي ، تلخيص ، گزارش دهي و تفسير فعاليتهاي مالي سازمانهاي دولتي كه بارعايت قوانين و مقررات مالي و اصول و موازين متداول حسابداري دولتي انجام ميشود . حسابداري دولتي شامل تمام عمليات وصول و پرداخت منابع مالي دولت ، نگاهداري حسابهاي سازمانهاي دولتي و نيز تهيه گزارشهاي مالي مربوط ميباشد .
حساب مستقل : (fund)
هر حساب مستقل بمنظور تفكيك برنامه ها و فعاليتهايي كه از محل درآمدهاي خاصي تأمين مالي ميشوند ، ميباشد كه عبارت است از وجوه نقد يا ساير داراييها و منابع مالي كه براي اجراي برنامه ها و عمليات معين يا جهت نيل به اهداف مشخص طبق قوانين و مقررات اختصاص داده شده است . هر حساب مستقل واحد حسابداري و مالي مستقلي را بوجود مي آورد كه خود شامل انواع حسابهاي دائمي و موقت است .
حسابداري نقدي : (Cash Accounting)
در حسابدار ي نقدي ، درآمدها در سال مالي وصول وجوه نقد مربوط و هزينه ها در سال مالي پرداخت وجوه نقد مربوط به حساب منظور مي شود . در اين مبنا تحقق يا قطعي شدن درآمد و تعهد يا وقوع هزينه كه معمولاً از آثار دريافت يا ارائه كالا و خدمات است ، در امر شناخت درآمدها و هزينه ها مورد نمي يابد .زيرا شرط اصلي براي ثبت درآمدها و و صول آنها و براي ثبت هزينه ها پرداخت آنها محسوب مي شود . صورتهاي مالي كه با حسابداري نقدي تنظيم ميشود معمولاً فاقد حسابهاي دريافتني و پرداختني است .

حسابداري تعهدي : (Accrual Accounting)
در حسابداري تعهدي ، درآمدها در سال انجام خدمات يا فروش كالاها به حساب منظور ميشود (اگرچه وجوه نقد حاصل از فروش كالاها و خدمات مذكور در سالهاي مالي قبل يا بعد از فروش دريافت شود)و هزينه ها در سال دريافت كالاها و خدمات و ايجاد تعهد به حساب منظور ميگردد (اگرچه بهاي كالاها و خدمات مزبور در سالهاي مالي قبل يا بعد از خريد پرداخت شود .) بعبارت ديگر در اين مبنا ، صرف نظر از انجام يا عدم انجام هرگونه دريافت و پرداخت ، درآمدها در دوره تحقق و هزينه ها در دوره تحمل يا وقوع ثبت ميگردد.

حسابداري نيمه تعهدي : (Semi-Accrual Accounting)
در حسابداري نيمه تعهدي كه تركيبي از دو مبناي نقدي و تعهدي است ،‌براي ثبت درآمدها از مبناي نقدي و براي ثبت هزينه هااز مبناي تعهدي استفاده مي شود . بعبارت ديگر در مبناي نيمه تعهدي درآمدهايي كه عملاً وصول و هزينه هايي كه تعهد يا تحمل شده است در حسابهاي هر دوره مالي ثبت مي شود .

حسابداري تعهدي تعديل شده : ( Adjusted Accrual Accounting)
در حسابداري تعهدي تعديل شده ،شناخت و ثبت درآمدها در حسابها در دوره مالي انجام ميشود كه در آن دوره درآمد‌ «‌ آماده ، دردسترس و قابل اندازه گيري » است منظور از آماده و در دسترس بودن درآمدها قابل وصول بودن آنها در دوره مالي جاري يا مدتي كوتاه بعد از پايان دوره جاري است ،‌به ترتيبي كه پرداخت بدهيها و تعهدات دوره جاري از محل درآمدهاي مذكور ميسر باشد .مفهوم « قابل اندازه گيري بودن درآمدها » آن است كه مبلغ ريالي آنها را بتوان با دقت كافي جهت ثبت تعيين نمود. در اين مبنا هزينه ها معمولاً در دوره وقوع يا تحمل يعني دوره اي كه تعهد و بدهي قابل پرداخت بابت هزينه ايجاد مي شود ، در حسابها منظور ميگردند.

حسابداري نقدي تعديل شده : (Adjusted Cash Accounting)
در اين مبنا ،‌ثبت درآمدها در دوره دريافت وجوه نقد و ثبت هزينه ها در دوره پرداخت وجوه نقد بابت تعهدات ايجاد شده صورت ميگيرد .بعبارت ديگر درآمدها زمان وصول و هزينه ها زمان پرداخت تعهدات ناشي از دريافت كالاها و خدمات ، شناسايي و ثبت مي شود.


سال مالي : (Financial Year)

يكسال هجري شمسي است كه از اول فروردين ماه آغاز و به پايان اسفند ماه ختم ميشود.
بودجه كل كشور (Budget)
برنامه مالي دولت است كه براي يكسال مالي تهيه و حاوي پيش بيني درآمدها و ساير منابع تأمين اعتبار و برآورد هزينه ها براي انجام عملياتي كه منجر به نيل سياستها و به هدفهاي قانوني كشور ، بوده و از 3 قسمت بودجه عمومي و بودجه شركتهاي دولتي و بودجه مؤسساتي غير از عناوين فوق تشكيل شده است.


تفريغ بودجه : (Settlement Of Budget)

تفريغ از نظر لغوي فارغ ساختن است و تفريغ بودجه در اصطلاح مالي يعني فراغت از بودجه و يا نتيجه اجراي بودجه است .

صورتحساب عملكرد بودجه :

در واقع مقايسه هزينه هاي واقعي و هزينه هاي پيش بيني شده (اعتبارات مصوب) از يكسو و مقايسه درآمدهاي واقعي و درآمدهاي پيش بيني شده از سوي ديگر است .


ديون بلا محل :


ديون بلامحل عبارتست از بدهيهاي قابل پرداخت سنوات گذشته كه در بودجه مربوط اعتباري براي آنها منظور نشده و يا زائد بر اعتبار

مصوب و در هر دو صورت به يكي از طرق زير بدون اختيار دستگاه ايجاد شده باشد .


الف احكام قطعي صادره از طرف مراجع ذيصلاح انواع بدهي به وزارتخانه ها و موسسات دولتي و شركتهاي دولتي ناشي از خدمات انجام شده مانند حق اشتراك برق ، آب ، هزينه هاي مخابراتي ، پست و هزينه هاي مشابه كه خارج ازاختيار دستگاه اجرائي ايجاد شده باشد .


ج ساير بدهيهائي كه خارج از اختيار دستگاه ايجاد شده باشد . انواع ديون بلامانع موضوع اين بند از طرف وزارت امور اقتصادي و دارائي تعيين و اعلام خواهد شد .

درآمد عمومي : (General Revenue)
درآمد عمومي عبارت است از درآمدهاي وزارتخانه ها و موسسات دولتي و ماليات و سود سهام شركتهاي دولتي و درآمد حاصل از انحصارات و مالكيت و ساير درآمدهائي كه در قانون بودجه كل كشور تحت عنوان درآمد عمومي منظور ميشود.

در آمد اختصاصي: (Especial Revenue)
درآمد اختصاصي عبارت است از درآمدهائي كه بموجب قانون براي مصرف يا مصارف خاص در بودجه كل كشور تحت عنوان درآمداختصاصي منظور ميگردد و دولت موظف است حداكثر تا سه سال پس از تصويب اين قانون ، بودجه اختصاصي را حذف نمايد .

مازاد : (Surplus)
در حسابداري دولتي و سازمانهاي غيرتجاري مبلغ فزوني درآمد بر هزينه در صورتحساب درآمد و هزينه .
ساير منابع تأمين اعتبار : (Other Financing Sources)
ساير منابع تامين اعتبار عبارتند از منابعي كه تحت عنوان وام ، انتشار اوراق قرضه ، برگشتي از پرداختهاي سالهاي قبل و عناوين مشابه در قانون بودجه كل كشور پيش بيني ميشود و ماهيت درآمد ندارند .

وجوه عمومي : (General Cash)
وجوه عمومي عبارت است از نقدينه هاي مربوط به وزارتخانه ها و موسسات دولتي و شركتهاي دولتي و نهادها و موسسات عمومي غير دولتي و موسسات وابسته به سازمانهاي مذكور كه متعلق حق افراد و موسسات خصوصي نيست و صرفنظر از نحوه و منشاء تحصيل آن منحصرا براي مصارف عمومي بموجب قانون قابل دخل و تصرف ميباشد .


ذيحساب (Treasury Officer)

مأموري است كه بموجب حكم وزارت امور اقتصادي و دارائي از بين مستخدمين رسمي واجد صلاحيت به منظور اعمال نظارت و تأمين هماهنگي لازم در احراي مقررات مالي و محاسباتي در وزارتخانه ها و مؤسسات و شركتهاي دولتي و دستگاههاي اجرائي محلي ومؤسسات و نهادهاي عمومي غير دواتي به اين سمت منصوب ميشود و انجام ساير وظايف مشروحه زير را بعهده خواهد داشت :

1- نظارت بر امور مالي و محاسباتي و نگاهداري و تنظيم حسابها بر طبق قانون و ضوابط و مقررات مربوط و صحت و سلامت آنها .
2- نظارت بر حفظ اسناد و دفاتر مالي .
3- نگاهداري و تحويل و تحول وجوه و نقدينه ها و سپرده ها و اوراق بهادار .
4- نگاهداري حساب اموال دولتي و نظارت بر اموال مذكور .


معاون ذيحساب :


مأموريست كه با حكم وزارت امور اقتصادي و دارائي از بين كاركنان رسمي واجد صلاحيت به اين سمت منصوب مي شود .



تشخيص : عبارت است از تعيين و انتخاب كالا و خدمات و ساير پرداختهائي كه تحصيل يا انجام آنها براي نيل به اجراي برنامه هاي

دستگاههاي اجرائي ضروري است .



تأمين اعتبار : (Financing)


عبارت است از اختصاص دادن تمام يا قسمتي از اعتبار مصوب براي هزينه معين .


تعهد : (Commitment)

تعهد از نظر قانون محاسبات عمومي عبارت است از ايجاد دين برذمه دولت ناشي از :
الف – تحويل كالا يا انجام دادن خدمت .
ب – اجراي قراردادهائي كه با رعايت مقررات منعقد شده باشد .
ج – احكام صادر شده از مراجع قانوني و ذيصلاح .
د – پيوستن به قراردادهاي بين المللي و عضويت در سازمانها يا مراجع بين المللي با اجازه قانون .


تسجيل (Authentication)


تسجيل عبارت است از تعيين ميزان بدهي قابل پرداخت به موجب اسناد و مدارك اثبات كننده بدهي .

صدور حواله :
حواله اجازه اي است كه كتباً وسيله مقامات مجاز وزارتخانه يا مؤسسه دولتي و يا شركت دولتي و يا دستگاه اجرائي محلي و يا نهادهاي عمومي غير دولتي و يا ساير دستگاههاي اجرائي براي تأديه تعهدات و بدهيهاي قابل پرداخت از محل اعتبارات مربوط عهده ذيحساب در وجه ذينفع صادر ميشود.

امين اموال :
مأموري است كه از بين مستخدمين رسمي واجد صلاحيت و امانتدار با موافقت ذيحساب و بموجب حكم وزارتخانه يا مؤسسه ذيربط به اين سمت منصوب و مسووليت حراست و تحويل و تحول و تنظيم حسابهاي اموال و اوراقي كه در حكم وجه نقد است و كالاهاي تحت ابوابجمعي ، بعهده او واگذار ميشود .

كار پرداز :
مأموري است كه از بين مستخدمين رسمي واجد صلاحيت دستگاه ذيربط به اين سمت منصوب ميشود و نسبت به خريد و تدارك كالاها و خدمات مورد نياز طبق دستور مقامات مجاز با رعايت مقررات اقدام مي نمايد .
عامل ذيحساب :
مأموري است كه با موافقت ذيحساب و به موجب حكم دستگاه اجرائي مربوط از بين مستخدمين رسمي واجد صلاحيت در مواردي كه بموجب آئيننامه اجرائي معين خواهد شد به اين سمت منصوب و انجام قسمتي از وظايف و مسووليتهاي موضوع ماده 31 قانون محاسبات عمومي توسط ذيحساب به او وحول ميشود . كار پردازان و واحدهاي تداركاتي و ساير مأموران و واحدهاي دولتي ماداميكه به اقتضاي ماهيت وظايف قانوني خود و يا مأموريتهاي محوله مجاز به دريافت تنحواه گردان پرداخت از ذيحساب ميباشد از لحاظ مقررات مربوط به واريز تنخواه گردان دريافتي در حكم عامل ذيحساب محسوب ميشود .

تفويض اختيار : (Delegation Of Authority)
اختيارات و مسئوليت تشخيص ، انجام تعهد ،‌تسجيل و حواله كه به عهده وزير يا رئيس مؤسسه مي باشد ،‌حسب مورد مستقيماً و بدون واسطه از طرف مقامات فوق به ساير مقامات دستگاه مربئطه كلاً يا بعضاً واگذار ميگردد ،‌تفويض اختيار نام دارد.
درخواست وجه :
درخواست وجه سندي است كه ذيحساب براي دريافت وجه بمنظور پرداخت حواله هاي صادر شده موضوع ماده 21 اين قانون و ساير پرداختهائي كه بموجب قانون از محل وجوه متمركز شده در خزانه مجاز ميباشد حسب مورد از محل اعتبارات و يا وجوه مربوط عهده خزانه در مركز و يا عهده نمايندگي خزانه در استان در وجه حساب بانكي پرداخت دستگاه اجرائي ذيربط صادر ميكند .
تنخواه گردان حسابداري (Revolving Fund of Accounting)
تنخواه گردان حسابداري عبارت است از وجهي كه خزانه و يا نمايندگي خزانه در استان از محل اعتبارات مصوب براي انجام بعضي از هزينه هاي سال جاري و تعهدات قابل پرداخت سالهاي قبل در اختيار ذيحساب قرار ميدهد تا در قبال حواله هاي صادر شده واريز و با صدور درخواست وجه مجدداً دريافت گردد .
تنخواه گردان پرداخت : (Revolving Fund of Payment)
تنخواه گردان پرداخت عبارت است از وجهي كه از محل تنخواه گردان حسابداري از طرف ذيحساب با تأييد وزير يا رئيس مؤسسه و يا مقامات مجاز از طرف آنها برخي از هزينه ها در اختيار واحدها و يا مأموريني كه بموجب اين قانون و آئيننامه هاي اجرائي آن مجاز به دريافت تنخواه گردان هستند قرار ميگيرد تا به تدريج كه هزينه هاي مربوط انجام ميشود اسناد هزينه تحويل و مجدداً وجه دريافت دارند .
هزینه­ های جاری: (Revenue Expenditures)
هزینه­ های سرمایه­ ای دارای جنبه جاری، عادی و تکراری می­باشند و در مقابل دریافت کالا و خدماتی انجـام می­شوند که برای عملیات وظایف جاری سازمان دولتی و نگهداری اموال آن ضروری هستند. منابع و نتایج حاصل از این هزینه ­ها معمولاً فقط متوجه سال مالی جاری که در آن هزینه انجام می­شود می­باشد نه سالهای مالی بعد.

هزینه­ های سرمایه­ ای: (Capital Expenditures)
هزینه­ های سرمایه­ ای مخارجی هستند که انجام آنها موجب ایجاد یا افزایش اموال و داراییهای ثابت می­شود.
هزينه : (Expense)
هزينه عبارت از پرداختهائي است كه بطور قطعي به ذينفع در قبال تعهد يا تحت عنوان كمك يا عناوين مشابه با رعايت قوانين و مقررات مربوط صورت ميگيرد .
پيش پرداخت : (Prepayment)
پيش پرداخت عبارت است از پرداختي كه محل اعتبارات مربوط بر اساس احكام و قراردادها طبق مقررات پيش از انجام تعهد صورت مي گيرد .
علي الحساب : (On Account)
علي الحساب عبارت است از پرداختي كه بمنظور اداي قسمتي از تعهد با رعايت مقررات صورت مي گيرد .
پیش­ پرداخت سنواتی: ( Prepayment Prior years)
پیش پرداختهایی که تا پایان هر سال مالی مستهلک نشود و در سال بعد در حساب جداگانه­ای تحت عنوان فوق نگهداری می­شود تا در سالی که به مرحله تعهد می­رسد به حساب هزینه از محل اعتبارات سنواتی منظور گردد.
علی­ الحساب سنواتی: (On Account - Prior years)
علی­ الحسابهایی که تا پایان سال مالی مـورد عمل تسويه نشوند در حساب فوق منظور و به سال بعد انتقـال می­یابند.
سپرده : (Diposit)
سپرده از نظر قانون محاسبات عمومي عبارت است از :
الف
وجوهي كه طبق قوانين و مقررات بمنظور تأمين و يا جلوگيري از تضييع حقوق دولت دريافت ميگردد و استرداد و يا ضبط آن تابع شرايط مقرر در قوانين و مقررات وقراردادهاي مربوط است .
ب وجوهي كه بمنظور قرارها و يا احكام صادره از طرف مراجع قضائي از اشخاص حقيقي و يا حقوقي دريافت ميگردد و بموجب قرارها و احكام مراجع مذكور كلا يا بعضاً قابل استرداد ميباشد .
ج وجوهي كه بر اساس مقررات قانوني توسط اشخاص نزد دستاگاههاي دولتي به نفع اشخاص ثالث توديع ميگردد تا با رعايت مقررات مربوط به ذينفع پرداخت شود .
اعتبار : (Appropriate)
اعتبار عبارت از مبلغي است كه براي مصرف يا مصارف معين به منظور نيل به اهداف و اجراي برنامه هاي دولت به تصويب مجلس شوراي اسلامي مي رسد .

تخصیص اعتبار: (Allotment)
عبارت است از تجویز استفاده از مبالغ معینی از اعتبارات مصوب سالانه در دوره­های زمانی مشخص (سه ماهه، چهار ماهه، شش ماهه و غیره). به عبارت دیگر، تخصیص اعتبار تعیین حجم اعتباری است که در دوره­ های زمانی معین در سال مالی، برای تامین هزینه اجرای برنامه ها، عملیات و سایر پرداختها مورد لزوم است.

اعتبار مصوب: (Appropriation)
عبارت است از اجازه ایجاد هزینه، بدهی یا تعهد به میزان معین برای سازمان دولتی در قبال دریافت کالا و خدمات مورد استفاده جهت اجرای برنامه ها و مغایرتهای مصوب.
پرداخت­های انتقالی:
پرداختهای انتقالی هزینه ­هایی هستند که سازمان دولتی در قبال آنها کالا و خدماتی را دریافت نمی­کند (مانند بازپرداخت اصل و نوع بدهیها و وامهای دریافتی. کمکها و اعانات بلاعوض.)

فصل:
فصل یـک تقسیم­ بندی اصلی از کوششهای سازمـان یافتـه دولـت است که خدمات مشخصی را برای جامعه دربر می­گیرد. انجام عملیات مربوط به هر فصل یکی از اهداف اصلی دولت محسوب می­شود. مانند فصول کشاورزی، منابع طبیعی و ...
برنامه: (Program، Sub function)
برنامه بالاترین سطح طبقه­ بندی کارهای اجرایی یک یا چند دستگاه برای انجام عملیات و وظایفی است که در داخل یک فصل به آن محول شده است. هر برنامه حدود کارهایی را که به منظور نیل به مقاصد و اهداف دستگاهها صورت گرفته و منجر به تولید حاصل نهایی (خدمت یا کالا) می­ گردد مشخص می­سازد.
خزانه: (Treasury)
خزانه یعنی صندوق و سازمان هماهنگ کننده دخل و خرج کشور. در واقع خزانه سازمانی است که وجوه دریافتی دولت در آن تمرکز و کلیه پرداختها از طریق آن و یا نمایندگی­های ذیربط صورت می­گیرد.
خزانه داری کل: ( General Treasury Administration)
خزانه دار کل در واقع مدیریت امور مالی دولت را به عهده داشته و وجوه لازم را جهت تامین مالی اعتبارات مصوب تهیه و مدارک لازم به منظور وصول، نگهداری وجوه و پرداخت مخارج دولت را فراهم می­نماید.
اعتبارات جاری:
منظور اعتباراتی است که برای تامین هزینه ­های جاری دولت و همچنین هزینه نگهداشت سطح فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی دولت پیش­ بینی می­گردد.
اعتبارات عمرانی:
اعتباراتی که برای تامین هزینه­ های طرحهای عمرانی پیش می­شود، اعتبارات عمرانی نام دارد، طرح عمرانی- منظور مجموعه عملیات و خدمات مشخصی است که بر اساس مطالعات توجیهی فنی و اقتصادی یا اجتماعی که توسط دستگاه اجرایی انجام می­شود طی مدت معین و با اعتبار معین برای تحقق بخشیدن به هدفهای برنامه عمرانی به صورت سرمایه­گذاری ثابت اجرا می­گردد.
اعتبار تخصیص یافته: (Allotment)
چون در قانون بودجه هر سال به دولت اجازه داده می­شود مخارج خود را در حدود وصول درآمدها و سایر منابع تامین اعتبار انجام دهد، لذا مصرف اعتبارات مصوب دستگاههای دولتی نیز هنگامی عملی خواهد گردید که تمام یا قسمتی از اعتبارات مصوب به آنها تخصیص داده شود.
تعهدات قطعی نشده: (Encumbrances)
به منظور رعایت اصل کنترل بودجه­ ای و جلوگیری از فزونی هزینه ­ها از اعتبارات تخصیص یافته و پیگیری سفارشات خرید و قراردادهای منعقد شده که تحت شرایط عادی در آینده ایجاد تعهد می­نماید، قبل از صدور هرگونه سفارش خرید و یا انعقاد قرارداد بایستی نسبت به تامین اعتبار آن اقدام و قسمتی از اعتبار تخصیص یافته را به آن اختصاص داد.
اعتبارات خارج از شمول:
بخشی از اعتبارات بودجه سالانه دولت به موجب مجوزهای قانونی، بدون رعایت قانون محاسبات عمومی و سایر مقررات عمومی دولت و بر اساس " قانون نحوه هزینه کردن اعتبارات خارج از شمول قانون محاسبات عمومی و مقررات عمومی دولت " مصرف می شود.
موافقتنامه :
سندي است كه در اجراي بودجه و بر اساس شرح فعاليتهاي جاري و تملك داراييهاي سرمايه اي و به تفكيك پروژه هاي طرح و فصول و مواد هزينه در حدود اعتبارات مصوب تنظيم و بين مسئول دستگاه اجرايي و سازمان مديريت و برنامه ريزي پس از انجام هماهنگي و توافق ،‌مبادله گرديده و اجراي بودجه از نظر تخصيص اعتبارات ، انجام عمليات ثبت وقايع مالي و حسابداري پس از مبادله موافقتنامه انجام مي گيرد.

منابع:
1.اصول و کاربرد حسابداری در سازمانهای دولتی و غیرانتفاعی ، داود اقوامی و جعفر باباجانی.
2.قانون محاسبات عمومی.
3. فرهنگ اصطلاحات حسابداری ، دکتر سجادی نژاد و دکتر فضل ا... اکبری.
kormdin آنلاین نیست.   پاسخ با نقل قول